مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 21 روز سن داره

مهدی یار عزیز کوچولوی مامان و بابا

بیمارشدن نفسم

سلام نفسی خاله یه چند روزیه که مریض شدی  همش بهونه می گیری داروهات رو نمی خوری     دیگه برای خاله حدیثه از اون خنده های خوشمزه نمی کنی  خاله جون ایشالله که زود زود خوب بشی .   ...
24 دی 1392

ماهگرد دهم

در ستاره باران میلادت میان احساس من تا حضور تو حبابی است از جنس هیچ از دستان من تا لمس نگاه تو آسمانی است به بلندای عشق جشن میلادت را به پرواز می روم در این خانگی ترین آسمان بی انتها آسمانی که نه برای من و نه برای تو که تنها برای "ما" آبیست                   ...
24 دی 1392

جشن دندونی

رویش اولین دندون مهدیار تاریخ 14 آذر 92 و رویش دومین مروارید یک هفته بعد از اولین دندون بود اینم اولین آثار هنری با دندونهات که روی سیب گذاشتی ...
13 دی 1392

اولین برف زمستانی

الا ای برف ! چه می باری بر این دنیای ناپاکی ؟ بر این دنیا که هر جایش ردپا از خبیثی است مبار ای برف ! تو روح آسمان همراه خود داری تو پیوندی میان عشق و پروازی تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی ها تو که فصل سپیدی را سرآغازی مبار ای برف !     سلام گل خاله امروز اولین روزی بود که برف بارید و تو اولین زمستون عمرت رو تجربه کردی و با دیدن برفی که از آسمون می بارید خیلی تعجب کرده بودی و مات و مبهوت به دونه های برف خیره شده بودی . مهدیارم تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت                  ...
11 دی 1392
1